خفاش شب

خفاش شب

IMG16591915
غلامرضا خوش رو

غلامرضا خوش رو کوران کردیه در تاریخ 1 آذر ماه سال 1343 در شهرستان فاروج از توابع خراسان شمالی به دنیا آمد . او در سن 17 سالگی به خاطر 15 فقره سرقت و جرم های دیگر موظف بود بیست و پنجم هر ماه خودش را به اداره آگاهی معرفی نماید . او پس از فرار به تهران در آبان ماه 1364 با دختری 17 ساله به نام منیژه ازدواج کرد . این ازدواج به خاطر رفتار بد غلامرضا نافرجام بود و باعث شد تنها مدت کوتاهی بعد از ازدواج با منیژه به خانه پدرش فرار کند و به طلاق راضی شود و پس از آن به خراسان بازگشت در سال 61 به اتهام سرقت در نیشابور دستگیر شد و بعد ها به اتهام جاسوسی برای روسیه که خود آن را عنوان کرده بود زندانی شد . تا سال 71 بارها به خاطر جرائم مختلف دستگیر شد اما هر بار توانست با دادن نامها و اطلاعات غلط فرار کند . در سال 1371 به دنبال شکایت چند دختر جوان مبنی بر اینکه 2 مرد پس از سوار کردن آنها به عنوان مسافر طلاها و پول هایشان را سرقت کرده و برخی را نیز مورد تجاوز قرار داده اند ، مأموران تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند و پس از چند روز تعقیب و مراقبت و در یک درگیری مسلحانه 2 تن را که اقدام به این اعمال جنایت‌کارانه کرده بودند ، دستگیر کردند . این دو نفر به نام های علی کریمی و غلامرضا خوشرو که آن زمان خودش را مراد نادری معرفی کرده بود ، در بازجویی به چندین فقره تجاوز و سرقت مسلحانه اعتراف کردند .

غلامرضا خوشرو همان سال و در هنگام مراجعه به دادگاه با فریب مأموران محافظ گریخت ، ولی رفیقش علی کرمی در اسفند ماه همان سال به دار مجازات آویخته شد . خود خوشرو بعد ها در مورد نحوه فرار گفت : وقتی مرا به دادگاه می بردند و دستم باز بود ، فرار کردم و بعد هم اتومبیل سرقت کردم . بعد از آن وی دوباره به تهران بازگشت .

مقتولین و نحوه قتل ها :

داستان قتل های زنجیره ای زنان در غرب تهران ، از محله های تازه ساز شهرک المپیک ، خیابان های اطراف ورزشگاه آزادی و زمین های خالی حوالی اتوبان یادگار امام ( ره ) اولین جسد 13 فروردین ماه سال 1376 ، حوالی پارک چیتگر پیدا شد . زن 54 ساله ای به نام توران نظری که بستگانش می گفتند به قصد بهشت زهرا از خانه بیرون رفته بود اما با گردن و دست بریده ، در حالی که پیکرش سوخته بود ، توسط پلیس پیدا شد . در 16 فروردین همان سال ، جسد سوخته زنی از باغی در کرج کشف شد. پزشک قانونی علت مرگ را اصابت ضربات چاقو به ناحیه گردن و سینه تشخیص داد و وقوع سوختگی را پس از قتل دانست . جسد متعلق به زنی به نام عهدیه بود . در 31 فروردین ، جسد سوخته زنی 43 ساله در جاده در دست احداث نیایش ، تقاطع فرحزادی کشف شد . پزشک قانونی علت مرگ را پارگی قلب و گردن به وسیله کارد مطرح کرد . 3 خرداد 1376 جسد سوخته زنی در منطقه اوین تهران کشف شد . علت مرگ به تشخیص پزشکان اصابت ضربات چاقو به گردن و سینه بود . الهه همتی نژاد 24 ساله ، برای عیادت خواهرش به بیمارستان در چمران رفته بود و شب ، هنگام بازگشت به قتل رسیده بود .

8 خرداد 1376 ، مأمورین پلیس تهران ، جسد سوخته دو زن را در بلوار آسیا کشف کردند . بنا به گزارش پزشک قانونی قربانیان قبل از سوزانده شدن به قتل رسیده بودند . یکی از دو جسد سن بیشتر داشت و با 27 ضربه چاقو به قتل رسیده بود و جسد کم سن تر خفه شده بود . اعظم ثابت نژاد به همراه دخترش منیره قهوه چی قربانی این جنایت شده بودند .

14 خرداد 1376 ، جسد سوخته دختر دانشجویی در بلوار اندیشه شهر زیبا کشف گردید . دست ها و پاهای قربانی بسته شده بود و علت مرگ سوختگی بود . مقتول پرند پرچمی ، دانشجوی سال پنجم دندان پزشکی همدان بود .

30 خرداد ، جسد سوزانده شده زنی 55 ساله در بزرگراهی در دست احداث واقع در غرب تهران کشف شد ، نام قربانی قدم خیر جهان فر بود .

شش تن از قربانیان خفاش شب
شش تن از قربانیان خفاش شب

نحوه دستگیری :

بسیاری از مردم گمان می نمایند که بسیجیان پایگاه شهید نظری ناحیه ده شهری سپاه ناحیه غرب تهران ایشان را دستگیر کرده است در صورتی که سرهنگ داوود ابوالقاسمی از کاراگاهان با سابقه پلیس تهران در مورد دستگیری ایشان می گویند . از آنجایی که فرد جنایتکار طعمه هایش را بعد از ساعت 10 شب سوار خودرویش کرده و آنها را قربانی می کرد ، به خفاش شب معروف شد . او بسیار حرفه ای جنایاتش را انجام می داد و ردی از خود باقی نمی گذاشت . تنها شاهدی که داشتیم زن سرایدار بود و فرزندش بودند که به طور معجزه آسایی از دام مرد جنایتکار متواری شده بودند . مطمئن بودیم فردی که این زن و فرزندانش را سوار کرده همان قاتل تحت تعقیب است . با کمک زن جوان تقریباً مشخصات چهره قاتل سریالی را بدست آوردیم . با این اطلاعات متوجه شدیم قاتل سریالی شباهت زیادی به یک مجرم فراری به نام مراد نادری دارد . مراد نادری در واقع همان غلامرضا خوشرو بود که در سال 71 و هنگام دستگیر شدن اسمش را تغییر داده بود . در بررسی ها متوجه شدیم که ایشان به همراه همدستش به جرم سرقت و آزار و اذیت دختران دستگیر شده که همدستش اعدام و خودش فراری می گردد . مشخصاتی که زن جوان از قاتل سریالی به ما داد ، شباهت زیادی به مشخصات مراد داشت و حالا مطمئن بودیم که قتل ها توسط همین فرد رخ داده است .

چهار ماه به صورت شبانه‌روزی دنبال او بودیم تا اینکه دریکی از همان شب‌ها ، یکی از افسران اداره ما که برای استراحت به خانه اش در منطقه باغچه پونک می رفت ، از پنجره خانه اش متوجه مرد جوانی می شود که کنار پیکان سفید رنگی ایستاده بود . از آنجایی که در آن منطقه مردم همدیگر را می شناسند ، افسر ما متوجه می شود که مرد جوان غریبه است و حدس می زند قصد سرقت خودرو را دارد و به همین دلیل به سراغش می رود . متهم به افسر ما می گوید که منتظر دوستش است و نمی داند پیکان سفید رنگ متعلق به چه کسی است با چهره مشکوک و رفتار وی شک مأمور را بر می‌انگیزد . در همین هنگام گشت بسیج می رسد و مرد جوان را به ظن سرقت بازداشت می کنند . از مرد جوان تحقیقات صورت می گیرد ، از آنجایی که هیچ مدرکی از سرقت به دست نمی آید ، او را آزاد می کنند . یک ساعت بعد از این ماجرا مرد جوان دوباره به سراغ پیکان سفید رنگ که مقابل خانه افسر ما پارک شده بود می رود . با دیدن همان مرد خودش را به او می رساند . متهم می گوید : سوییچ ماشین را در پارک پیدا کرده و نمی داند برای کیست . مأمور که به او مشکوک شده بود این بار با گشت کلانتری باغ فیض تماس می گیرد . با استعلام شماره پلاک خودرو مشخص می شود که خودرو سرقتی است . به همین دلیل مرد جوان به اتهام سرقت خودرو دستگیر و به اداره آگاهی مرکز منتقل می شود . مرد جوان در حالی که به جرم سرقت خودرو دستگیر شده بود که از ماجرای دستگیری او خبر نداشتیم و تحقیقاتمان برای دستگیری قاتل سریالی همچنان ادامه داشت . شوهر زن جوانی که به همراه دخترش توسط قاتل سریالی به قتل رسیده بودند به سراغ مان آمد و گفت « امروز فردی تماس گرفت و گفت مدارکی داخل پارکی در محدوده تهرانپارس پیدا کرده است از نشانی های فرد میانسال متوجه شدم که مدارک متعلق به همسرم می باشد . با قراری که گذاشتم مدارک را از او گرفتم . می گفت مدارک را از زیر شمشاد های داخل پارک پیدا کرده است » . داخل نایلونی که مدارک قرار داشت به غیر مدارک هویتی مقتول مدارک دیگری هم کشف شد . مدارکی متعلق به مردی که مغازه مصالح فروشی داشت با تماس با مرد مصالح فروش ایشان گفت « چند روز قبل خودروی سفید رنگم را به سرقت بردند که مدارک شناسایی ام هم داخل آن بود . اما دیروز از آگاهی مرکز با من تماس گرفتند و گفتند ماشینم پیدا شده و سارق آن دستگیر شده است ». با شنیدن خبر شوکه شدم . قطعات پازل کنار هم قرار گرفته بود و سارق خودروی مصالح فروش ، احتمالاً همان قاتل سریالی بود که دنبالش می گشتیم . بعد ها متهم در تحقیقات گفت در سومین جنایتش ، قربانی تلاش زیادی برای فرار می کند و او با چندین ضربه چاقو به زن جوان او را از پا در می آورد . چون داخل ماشین به شدت خونی شده بود مرد جنایتکار خودرو را رها می کند و خودروی دیگری را به سرقت می برد . خودرویی که متعلق به مرد مصالح فروش بود .

فوراً با سرهنگ فرج زاده ، رئیس وقت آگاهی غرب تماس گرفتیم و با هماهنگی او راهی اداره آگاهی مرکز شدیم . ما می دانستیم که سارق خودرو ، همان قاتل است که زن جوان و دخترش را به قتل رسانده . از طرفی می دانستیم که زن جوان و دخترش توسط قاتل سریالی به قتل رسیده اند . با این حساب سارق خودرو ، همان قاتل سریالی بود که ما مدت ها در حست و جویش بودیم . به محض رسیدن به آگاهی و دیدنش او را شناختیم . تحقیقات را از وی شروع کردیم اما او منکر جنایاتش شد . او را با تنها شاهد پرونده ، یعنی همان زنی که از دستش فرار کرده بود مواجه کردیم . زن جوان او را شناخت . متهم این بار هم خودش را با هویت جعلی معرفی کرده بود و چون شناسنامه ای هم همراه نداشت ما هویتی از او نداشتیم . تا اینکه بعد ها ، زمانی که تصویر او در روزنامه ها به چاپ رسید فردی با ما تماس گرفت و گفت متهم را می شناسد . او می گفت که برادر متهم یک آرایشگاه مردانه دارد و متهم گاهی به آنجا می رفت آن زمان متوجه شدیم خفاش شب های تهران فردی است به نام غلامرضا خوشرو . غلامرضا خوشرو در ابتدا منکر جنایاتش بود در نهایت به قتل 9 زن و دو دختر بچه و به آتش کشیدنشان اعتراف کرد .

375221 492

 

اعترافات خفاش شب :

روز یکشنبه 22 تیر ماه سال 1376 شبکه تهران گفت و گویی با خفاش شب انجام داد که از برنامه در شهر پخش شد . وی درباره نخستین مقتولان خود گفت : « اولی را از ساعت نه و نیم یا ده شب سوار کردم و به سمت پایین حرکت کردم . نرسیده به استادیوم به داخل فرعی پیچیدم . او که متوجه قضیه شده بود در داخل ماشین با من درگیر شد و من هم او را با ضربات چاقو کشتم . دومی خانمی بود که از شهرک مخابرات سوارش کردم . البته صبح زود بود  . وقتی به سمت سرازیری رفتم پیچیدم به سمت فرعی خانم مسافر فهمید ، داد و فریاد کرد و با من درگیر شد کمی که جلوتر رفتم ماشین را نگه داشتم و با چاقو زدم و او را کشتم ». او درباره مقتول سوم و چهارم خود گفت : « صبح زود خانمی را از شهرک غرب سوار کردم پس از طی مسافتی به سمت فرعی پیچیدم و به طرف جاده خاکی رفتم . خانم مسافر گفت : کجا می روی و با من بگو مگو کرد بعد چاقو را در آوردم و یک ضربه زدم . ساعت نه و نیم الی ده شب بود که از طرف مینی سیتی به طرف بالا می رفتم در آنجا خانمی منتظر تاکسی بود . او را سوار کردم و پس از طی مسافتی ، تغییر مسیر دادم و به طرف فرعی خیابان رفتم که دختر  داد و فریاد کرد . از او خواستم که داد نزند ولی او جیغ می کشید و دست و پا می زد . جلوتر رفتم به جای مناسب‌تر ، یعنی انتهای مینی سیتی ، دختر را زیر پلی بردم و کشتم . بعد جنازه اش را اطراف ولنجک ، اوین انداختم و آتش زدم » . او گفت وسایل مقتولان را در بازار می فروخته . او اعتراف کرد که چهار سال پیش هم به جرم آدم ربایی و آزار دختران محکوم شده است . وی در پاسخ به علت قتل هایش گفت : دلیل بخصوصی نمی توانم تعریف کنم . یک هفته اعصابم خراب بود . دست خودم نبود . تشنج به من دست می داد . همش توی فکر بودم .

دادگاه خفاش شب :

غلامرضا خوشرو در پنجمین روز از مرداد ماه سال 1376 محاکمه شد . محاکمات جنجالی غلامرضا خوشرو ابعاد وسیعی به جای گذاشت . این قاتل تیز هوش در تمام مدت دادگاه سعی داشت به نوعی همدستی به نام حمید را در مورد جنایاتش معرفی کند و قتل ها و جنایات خود را به گردن آن شخص بیندازد .

اما بخشی از اموال مقتولان و چاقوی این مرد جنایتکار در خانه برادرش پیدا شد . از سوی دیگر چند زن دیگر که توانسته بودند از دست خفاش شب فرار کنند ، در دادگاه اظهارات خود را بیان کردند و روشن شد او در تمام جنایاتبه تنهایی عمل کرده است .

برادر متهم در دادگاه گفت : از 17 سال پیش از او بی خبر بودیم . او مدتی قبل از دستگیری به خانه ما می آمد ولی شب ها اکثراً بیرون می رفت و روز ها در خانه می خوابید . غلامرضا خوشرو در آخرین دفاع خود مدعی شد که دزد نیست و جرات آدم کشتن ندارد و تمام جنایات را حمید رسولی انجام داده است .

تحقیقات روان پزشکان روشن ساخت که همدست خیالی خفاش هیولای درون اوست و به نوعی بخشی از شخصیت هولناک او را روشن می سازد . غلامرضا خوشرو پس از چند بار محاکمه سرانجام از سوی قاضی جنایی تهران به 9 بار قصاص نفس در خصوص قتل 9 زن و دختر محکوم شد . همچنین او به خاطر اتهام وارده اش در پرونده سال 1371 در خصوص زنای به عنف به یک بار اعدام نیز محکوم شد .

در این محاکمات که قضات دیوانعالی کشور آن را نیز تأیید کردند به خاطر جریحه دار شدن افکار عمومی بخصوص ساکنان شهرک های غرب تهران ، غلامرضا خوشرو درملأعام و در منطقه ای که بیشترین جنایاتش را انجام داده بود ، به دار مجازات آویخته شد . در حکم دادگاه رضا خوشرو ، برادر متهم به عنوان متهم ردیف دوم به اتهام مخفی کردن دلایل جرم ، مثل چاقو و کارد ، لباس های خونین مقتولان و پنهان کردن اموال قربانیان به یک سال و نیم زندان و تحمل 70 ضربه شلاق محکوم شد. مدینه همسر رضا نیز به عنوان متهم ردیف سوم به اتهام پنهان کردن دلایل جرم به 6 ماه زندان و تحمل 70 ضربه شلاق محکوم شد . زهرا خوشرو خواهر بزرگ این قاتل سریالی نیز به اتهام مخفی کردن طلاجات و اشیای گرانبهای مقتولان به 6 ماه حبس و تحمل 70 ضربه شلاق محکوم شده بود . تمام مراحل دادگاه جز رسیدگی به اقدامات منافی عفت وی به طور علنی برگزار شد .

اعدام خفاش شب :

غلامرضا خوشرو در ساعت 7:45 روز چهارشنبه 22 مرداد ماه سال 76 درملأعام در چهارراه دیوار انبار روباز ورزشگاه آزادی واقع در سه راه دهکده المپیک به دار مجازات آویخته شد . غلامرضا خوشرو هنگامی که به پای چوبه دار رفت روی کاغذ نوشته بود :« به هیچ کسی بدهکار نیستم و از همه طلب بخشش دارم »و در شرایطی که 214 ضربه شلاق خورده بود به دار آویخته شد.

در این زمینه نیازمند مشاوره هستید؟

نام و شماره تماس خود را وارد کنید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرند:

    نام شما

    شماره تماس شما

    دیدگاهتان را بنویسید

    • 09121304085
    • Afshinzima32501@gmail.com
    • فرشته،خیابان خیام،نبش قرنی،، خیابان سپهبد قرنی
    • روش های همکاری با ما
    • قوانین و مقررات
    • پرونده های جنجالی

    گروه وکلای راهیان عدالت آماده ارایه انواع خدمات مشاوره و قبول وکالت در تمامی حوزه ها می باشد. 

    ما با سابقه درخشان در این حوزه فعالیت میکنیم و معتقدیم حق گرفتنیست!

    مشاوره سریع حقوقی و وام